شاهزاده ی عشقی که غلامت شده ام / پابند تو و اسیر دامت شده ام
گویند کبوتری وفادار تر از طوقی نیست / طوقی صفتم ، جلد مرامت شده ام
.
.
.
نازنین ، با تو قند پهلو می شود تلخی آغوشم !
.
.
دوست داشتن امروزم ، دنباله ی ستاره ی چشمهایت است که در آسمان قلبم سالها پیش جا گذاشته بودی . . .
.
.
.
پشت دریا شهریست که یک دوست در آن جا دارد ، هر کجا هست ، به هر فکر ، به هر کار ، به هر حال ، عزیز است خدایا تو نگهدارش باش . . .
.
.
.
گهگاهی سفری کن به حوالی دلت ، شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
.
.
.
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن / ابتدای یک پشیمانیست حرف را نزن / گفته بودی چشم بردارم از چشمان تو / چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن ..
.
.
.
زمستان است و هوا پر شده از دوستت دارم هایی که به بادها سپرده ام ، کاش پنجره ات باز باشد ..
.
.
.
ما هرچه دویدیم به مقصد نرسیدیم / از عشق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم.
.
.
.
روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد ، اگر باران بند بیاید از این خانه می روم
.
.
.
.
.
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم ، حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم
.
.
.
از درد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری . . .
.
.
.
گفت مجنون گر همه روی زمین / هر زمان بر من کنندی آفرین
من نخواهم آفرین هیچ کس / مدح من دشنام لیلی باد و بس
.
.
.
در سرزمین خاطره ها آنان که خوبند همیشه سبزند و آنان که محبتها و دوستیها را بر قلبشان برافراشتند همیشه به یاد می مانند . . .
وقتی عطر تنت را میخواهم ، به باد هم التماس میکنم ، خدا که جای خود دارد . . .
.
نظرات شما عزیزان:
|
تبادل
لینک هوشمند
حسرت...!
نويسنده: 